یوحنا 2 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳عروسی در قانای جلیل 1 دو روز بعد، در قانای جلیل جشن عروسی برپا بود و مادر عیسی در آنجا حضور داشت. 2 عیسی و شاگردانش نیز به عروسی دعوت شده بودند. 3 وقتی شراب تمام شد، مادر عیسی به او گفت: «آنها دیگر شراب ندارند.» 4 عیسی به وی پاسخ داد: «این امر چه ربطی به من و تو دارد؟ وقت من هنوز نرسیده است.» 5 مادرش به خدمتکاران گفت: «هرچه به شما بگوید انجام دهید.» 6 در آنجا شش خمرۀ سنگی وجود داشت که هریک در حدود هشتاد لیتر گنجایش داشت و برای انجام مراسم تطهیر یهود به کار میرفت. 7 عیسی به خدمتکاران گفت: «خُمرهها را از آب پُر کنید.» آنها را لبالب پُر کردند. 8 آنگاه عیسی گفت: «اکنون کمی از آن را نزد رئیس مجلس ببرید.» آنها چنین کردند. 9 رئیس مجلس که نمیدانست آن را از کجا آورده بودند، آبی را که به شراب تبدیل شده بود چشید، امّا خدمتکارانی که آب را از چاه کشیده بودند، از جریان اطّلاع داشتند. پس رئیس مجلس داماد را صدا کرد 10 و به او گفت: «همه، بهترین شراب را اوّل به مهمانان میدهند و وقتی مست شدند، آنوقت شراب پستتر را میآورند، امّا تو بهترین شراب را تا این ساعت نگاه داشتهای!» 11 این معجزه که در قانای جلیل انجام شد، اوّلین معجزۀ عیسی بود و او بهوسیلۀ آن جلال خود را ظاهر کرد و شاگردانش به او ایمان آوردند. 12 بعد از آن عیسی همراه مادر، برادران و شاگردان خود به کفرناحوم رفت و آنها چند روزی در آنجا ماندند. عیسی به معبدِ بزرگ میرود ( متّی 21:12-13 ؛ مرقس 11:15-17 ؛ لوقا 19:45-46 ) 13 چون عید فِصَح یهود نزدیک بود، عیسی به اورشلیم رفت. 14 در معبد بزرگ، دید که اشخاصی به فروش گاو و گوسفند و کبوتر مشغولند و صرّافان هم در پشت میزهای خود نشستهاند. 15 پس با طناب شلّاقی ساخت و همۀ آنان را با گوسفندها و گاوها از معبدِ بزرگ بیرون راند و سکّههای صرّافان را بر زمین ریخت و میزهای آنها را واژگون ساخت. 16 آنگاه به کبوتر فروشان گفت: «اینها را از اینجا بیرون ببرید. خانۀ پدر مرا به بازار تبدیل نکنید!» 17 شاگردان عیسی بهخاطر آوردند که نوشته شده است: «غیرتی که برای خانۀ تو دارم، آتشی است که تمام وجودم را میسوزاند.» 18 پس یهودیان از او پرسیدند: «چه معجزهای میکنی که نشان بدهد حقّ داری این کارها را انجام دهی؟» 19 عیسی در پاسخ گفت: «این معبدِ بزرگ را ویران کنید و من آن را در سه روز برپا خواهم کرد.» 20 یهودیان گفتند: «ساختن این معبدِ بزرگ چهل و شش سال طول کشیده است. تو چطور میتوانی آن را در سه روز بنا کنی؟» 21 امّا معبدی که عیسی از آن سخن میگفت بدن خودش بود. 22 پس از رستاخیزِ او از مردگان، شاگردانش بهیاد آوردند که این را گفته بود و به نوشتهٔ کُتب مقدّس و سخنان عیسی ایمان آوردند. عیسی همه را میشناسد 23 در آن روزها که عیسی برای عید فِصَح در اورشلیم بود، اشخاص بسیاری معجزات او را دیده به او ایمان آوردند. 24 امّا عیسی به آنان اعتماد نکرد، چون همه را خوب میشناخت 25 و لازم نبود کسی دربارۀ انسان چیزی به او بگوید، زیرا او بهخوبی میدانست که در دل انسان چیست. |
Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023
United Bible Societies