Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -

اِرمیا 52 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳


سقوط اورشلیم
(دوّم پادشاهان 24‏:18‏-25‏:7)

1 وقتی صِدِقیا بیست و یک‌ساله بود، پادشاه یهودا شد و مدّت یازده سال در اورشلیم حکومت کرد. نام مادرش حمیطل دختر اِرمیا از اهالی شهر لِبنه بود.

2 صِدِقیای پادشاه مانند یِهویاقیم پادشاه، علیه خداوند مرتکب گناه شد.

3 خداوند چنان نسبت به مردم اورشلیم و یهودا خشمگین شد که آن‌ها را از‌ نظر خود دور کرد. صِدِقیا علیه نبوکدنصر پادشاه بابِل شورش کرد،

4 پس نبوکدنصر هم با تمام سپاه خود آمد و در روز دهم از ماه دهم در نهمین سال سلطنت صِدِقیا به اورشلیم حمله کرد. آن‌ها اطراف شهر اردو زدند و شهر را محاصره کردند

5 و آن‌ را تا یازدهمین سال سلطنت صِدِقیا در محاصره نگاه داشتند.

6 در نهمین روز ماه چهارم همان سال، زمانی‌‌که به‌خاطر قحطی دیگر چیزی باقی نمانده بود که مردم بخورند،

7 دیوارهای شهر درهم شکسته شد. گرچه بابِلی‌ها شهر را در محاصره داشتند، امّا تمام سربازان موفّق شدند شبانه فرار کنند. آن‌ها شهر را از راه باغ‌های سلطنتی ترک کردند و از دروازۀ آب که دو دیوار را به هم مربوط می‌کرد، گذشتند و به‌سوی دشت اُردن فرار کردند،

8 امّا ارتش بابِل به‌دنبال آن‌ها به تعقیب صِدِقیای پادشاه رفت و او را در دشت‌های نزدیک اریحا دستگیر کرد. تمام سربازان صِدِقیا او را ترک کردند.

9 صِدِقیا را به حضور نبوکدنصر که در آن زمان در شهر ربله در سرزمین حَمات بود، بردند و در آنجا نبوکدنصر حکم مجازات او را صادر کرد.

10 نبوکدنصر در ربله جلوی چشمان صِدِقیا، پسرانش را کُشت و تمام بزرگان یهودا را اعدام کرد.

11 سپس دستور داد صِدِقیا را کور کنند و او را به زنجیر بسته به بابِل ببرند. صِدِقیا تا روز مرگش در بابِل زندانی بود.


خراب کردن معبدِ بزرگ
( دوّم پادشاهان 25‏:8‏-17 )

12 در روز دهم از ماه پنجم در نوزدهمین سال سلطنت نبوکدنصر پادشاه، نِبوزَرادان مشاور و فرماندۀ ارتش او وارد اورشلیم شد.

13 او معبد بزرگ، کاخ سلطنتی، و خانه‌های بزرگان اورشلیم را آتش زد

14 و سربازانش دیوارهای شهر را خراب کردند.

15 بعد از آن، نِبوزَرادان همۀ مردانی را که در شهر مانده بودند، به‌ همراه بقیّۀ صنعت‌گران و همچنین کسانی‌ که خودشان را به بابِلی‌ها تسلیم کرده بودند، همه را به اسارت به بابِل برد.

16 امّا در یهودا، او بعضی از فقیرترین مردمان را که مالک هیچ ملکی نبودند، نگاه داشت و به کار کردن در تاکستان‌ها و مزرعه‌ها مجبور کرد.

17 بابِلی‌ها، ستون‌های برنزی و پایه‌های آن‌ را که در معبدِ بزرگ بود قطعه‌قطعه کردند و به‌ همراه حوضچۀ بزرگ و تمام برنزهایی که در معبدِ بزرگ بود، همه را به بابِل بردند.

18 آن‌ها همچنین بیل‌ها و خاک‌اندازهایی را که برای تمیز کردن قربانگاه استفاده می‌شد، همراه با چراغ‌ها، کاسه‌هایی که برای نگاه داشتن خون قربانی‌ها به کار می‌رفت، و کاسه‌های مخصوص سوزاندن بُخور و تمام وسایل برنزی دیگری که در معبدِ بزرگ از آن‌ها استفاده می‌شد، همه را به بابِل بردند.

19 آن‌ها همچنین هر چیزی را که از طلا و نقره درست شده بود، با خود بردند، که عبارت بودند از: منقل‌ها، کاسه‌ها برای نگاه‌داری خون قربانی‌ها، ظروف مخصوص برای جمع کردن خاکستر، چراغدان‌ها، کاسه‌هایی که برای سوزاندن بُخور به کار می‌رفت، و جام‌هایی که برای ریختن شراب‌های تقدیم شده استفاده می‌شد.

20 تمام اشیای برنزی را که سلیمان پادشاه برای معبدِ بزرگ ساخته بود، از جمله دو ستون و حوضچۀ برنزی و مجسمۀ‌های دوازده گاوی که حوضچه بر روی آن‌ها قرار داشت را نیز با خود بردند. این اشیاء آن‌قدر سنگین بودند که نمی‌توانستند آن‌ها را وزن کنند.

21-22 دو ستون کاملاً مثل هم بودند، ارتفاع آن‌ها در حدود هشت متر و محیط آن‌ها در حدود پنج و نیم متر بود. داخلشان خالی و ضخامت فلز جدار خارجی آن هفت سانتیمتر بود. در بالای هریک از ستون‌ها تاجی قرار داشت به ارتفاع دو متر و نیم. تمام اطراف ستون‌ها کنده‌کاری و با شاخه‌های انارهای برنزی مزیّن شده بود.

23 بر روی هر ستون صد انار کنده‌کاری شده بود و نود و شش عدد از آن‌ها از پایین قابل رؤیت بود.


مردم یهودا هم به بابِل برده می‌شوند
( دوّم پادشاهان 25‏:18‏-21 ، 25‏:27‏-30 )

24 علاوه بر آن، نِبوزَرادان فرمانده سپاه، سِرایا کاهن اعظم، صَفَنیا معاون او و سه نفر دیگر از کارمندان عالی‌رتبهٔ معبد بزرگ را به اسارت برد.

25 از داخل شهر، او سرداری را که فرماندهی سربازان را به عهده داشت به‌ همراه هفت نفر دیگر از مشاوران شخصی پادشاه، معاون فرمانده که مسئول ثبت اسناد ارتش بود، و شصت نفر از بزرگان یهودا، همه را به اسارت برد.

26 نِبوزَرادان همۀ آن‌ها را به حضور نبوکدنصر پادشاه برد که در آن زمان در ربله

27 واقع در محلۀ حَمات بود. پادشاه دستور داد آن‌ها را کتک زده به قتل برسانند. به‌این‌ترتیب، مردم یهودا از سرزمین خودشان تبعید شدند.

28 این است تعداد مردمی که نبوکدنصر به اسارت برد: در سال هفتم سلطنت خود سه هزار و بیست و سه نفر از یهودا؛

29 در سال هجدهم پادشاهی‌اش، هشت‌صد و سی و دو نفر از اورشلیم؛

30 و در سال بیست و سوّم سلطنتش، هفت‌صد و چهل و پنج نفر از یهودا توسط نِبوزَرادان، فرماندۀ نگهبانان. بنابراین در مجموع چهار هزار و شش‌صد نفر تبعید شدند.

31 در سالی که اویل مردوک پادشاه بابِل شد، او نسبت به یِهویاکین پادشاه یهودا که سی‌ و هفت سال در اسارت بود، مهربانی نشان داد و او را از زندان آزاد کرد.

32 اویل مردوک با یِهویاکین با مهربانی رفتار نمود و به او از تمام پادشاهانی که در بابِل در تبعید به سر می‌بردند، احترام بیشتری قائل شد.

33 پس یِهویاکین لباس زندانی خود را کنار گذاشت و او در تمامی عمرش همواره با پادشاه بر سر یک سفره غذا می‌خورد.

34 یِهویاکین تا هنگامی‌که زنده بود، هر روز از پادشاه بابِل مقرّری دریافت می‌کرد.

Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023

United Bible Societies
Lean sinn:



Sanasan