اِرمیا 32 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳اِرمیا مزرعهای میخرد 1 این است پیامی که از جانب خداوند در دهمین سال سلطنت صِدِقیا، پادشاه یهودا، که مصادف با هجدهمین سال سلطنت نبوکدنصر پادشاه بابِل بود، به من رسید. 2 در آن زمان ارتش پادشاه بابِل در حال حمله به اورشلیم بود و من در محوطۀ کاخ سلطنتی زندانی بودم. 3 صِدِقیای پادشاه مرا به زندان انداخت، چون گفته بودم خدا میگوید: «من اجازه میدهم پادشاه بابِل این شهر را فتح کند، 4 و صِدِقیای پادشاه قادر به فرار نخواهد بود. او را تحویل پادشاه بابِل خواهند داد، و با وی روبهرو شده با او صحبت خواهد کرد. 5 صِدِقیا را به بابِل خواهند برد و او در آنجا خواهد ماند تا من تصمیم بگیرم با او چگونه رفتار کنم. حتّی اگر او بخواهد با بابِلیها بجنگد، موفّق نخواهد شد. من، خداوند، چنین گفتهام.» 6 خداوند به من گفت که 7 حنمئیل، پسر شَلّوم، عموی من، نزد من میآید و میخواهد که من مزرعۀ او را در عَناتوت، در سرزمین بنیامین بخرم. چون من، نزدیکترین خویشاوند او بودم حقّ من بود که آن را بخرم. 8 پس همانطور که خداوند گفته بود، حنمئیل به آنجا نزد من در محوطۀ کاخ سلطنتی آمد و از من خواست مزرعه را بخرم. پس دانستم که خداوند حقیقتاً با من سخن گفته است. 9 من مزرعه را از حنمئیل خریدم و بهای آن را پرداختم. قیمت مزرعه هفده تکّه نقره شد. 10 من سند را در حضور چند شاهد مُهر و امضاء کردم، نقره را وزن نموده به او دادم. 11 آنگاه من هر دو نسخۀ سند، نسخهای را که مُهر شده بود و حاوی قرارداد و شرایط آن بود، و نسخۀ دوّم را که بدون مُهر و امضاء بود، 12 در حضور حنمئیل و شاهدانی که سند را امضاء کرده بودند و سایر مردانی که در حیاط کاخ نشسته بودند، به باروک، پسر نیریا و نوه محسیا، دادم. 13 در برابر تمام آنها به باروک گفتم، 14 «خداوند متعال، خدای اسرائیل به تو فرموده که تو باید هر دو نسخۀ این سند را، نسخهای که مُهر و امضاء شده و نسخهای که مُهر و امضاء نشده، بگیری و در کوزهای سفالی بگذاری تا سالهای زیادی محفوظ بماند. 15 خداوند متعال، خدای اسرائیل میگوید که بازهم در این سرزمین مردم خانه و مزرعه و تاکستان خواهند خرید. دعای اِرمیا 16 بعد از آنکه من سَند خرید را به باروک دادم، در دعا گفتم: 17 «ای خدای متعال، تو زمین و آسمان را باقدرت و توانایی عظیم خود آفریدی، هیچچیز در برابر تو غیرممکن نیست. 18 محبّت پایدار خود را به هزاران نفر نشان دادهای، امّا تو همچنین مردم را بهخاطر گناه والدینشان مجازات میکنی. تو خدای عظیم و قدرتمند هستی؛ تو خداوند متعال میباشی. 19 تدبیرهای تو حکیمانه و کارهایت بزرگ است. تو هرچه آدمیان میکنند، میبینی و آنها را برحسب کردارشان پاداش میدهی. 20 در گذشتههای دور، در مصر نشانهها و معجزات فراوانی نشان دادی و تا به امروز این کار را هم در اسرائیل و هم در میان سایر ملّتها ادامه میدهی؛ درنتیجه، امروز در همهجا شناخته شدهای. 21 با نشانهها و معجزاتی که موجب وحشت دشمنان باشد، باقدرت و توانایی خویش قوم خود را از مصر بیرون آوردی. 22 موافق وعدۀ خود به اجدادشان، این سرزمین غنی و حاصلخیز را به آنها دادی. 23 امّا وقتی آنها به این سرزمین آمدند و آن را تصرّف کردند، از اطاعت از احکام تو سر باز زدند و مطابق تعالیم تو زندگی نکردند. آنها هیچیک از دستورات تو را به کار نبردند؛ ازاینرو، آنها را به این مصیبت گرفتار نمودی. 24 «بابِلیها برای محاصرۀ شهر، سنگر گرفتهاند و آماده حمله هستند. جنگ و گرسنگی و بیماری این شهر را تسلیم آنها خواهد کرد و تمام گفتههای تو به تحقّق پیوسته است. 25 باوجوداین، ای خدای متعال، طبق دستور تو من این مزرعه را در حضور شاهدان، درحالیکه شهر به تصرّف بابِلیها میافتد، خریدم.» 26 آنگاه خداوند به من گفت: 27 «من یَهْوه، خدای تمام بشر هستم. چیزی نیست که من قادر به انجام آن نباشم. 28 من این شهر را تسلیم نبوکدنصر پادشاه بابِل و ارتش او خواهم کرد و آنها آن را فتح کرده 29 به آتش خواهند کشید. آنها همهچیز را خواهند سوزانید، از جمله خانههایی که مردم بر پشت بامهای خود برای بَعَل بُخور میسوزانیدند و به حضور خدایان بیگانه شراب تقدیم میکردند و با این کارها مرا به خشم میآوردند. 30 از همان ابتدا، مردمان اسرائیل و یهودا با کارهای خود مرا ناخشنود و خشمگین ساختهاند. 31 مردم این شهر از همان روز نخست که این شهر بنا شد، موجب خشم و غضب بودهاند و اکنون تصمیم به نابودی آن گرفتهام، 32 و این بهخاطر شرارتهایی است که مردم یهودا و اورشلیم به اتّفاق پادشاهان، رهبران، کاهنان و انبیای خویش مرتکب شدهاند. 33 گرچه به تعلیم آنها ادامه دادم، امّا آنها به من پشت کردند، به من گوش ندادند و چیزی نیاموختند. 34 آنها حتّی بُتهای منفور خود را به معبد بزرگی که برای پرستش من بنا شده بود، آوردهاند و آن را آلوده ساختهاند. 35 قربانگاههایی برای بَعَل در درّۀ بنهِنّوم ساختهاند تا پسران و دختران خود را در حضور بُت مولِک قربانی کنند. من چنین دستوری به آنها نداده بودم و حتّی به فکرم نیز خطور نکرده بود که با ارتکاب چنین کارهایی باعث گناه مردم یهودا شوند.» وعدۀ امید 36 یَهْوه، خدای اسرائیل، به من گفت: «ای اِرمیا، مردم میگویند که جنگ و گرسنگی و بیماری باعث سقوط این شهر به دست پادشاه بابِل شده است. اکنون به آنچه من میگویم گوش بده. 37 من قوم را از تمام کشورهایی که آنها را از روی خشم پراکنده کرده بودم، جمع کرده به اینجا برخواهم گرداند و خواهم گذاشت آنها در اینجا در امنیّت زندگی کنند. 38 بار دیگر آنها قوم من و من خدای ایشان خواهم بود. 39 فکر و ذهنشان فقط متوجّه یکچیز خواهد بود، یعنی بهخاطر خیریّت خودشان و فرزندانشان، همیشه حرمت مرا نگاه خواهند داشت. 40 با آنها پیمانی ابدی خواهم بست و از نیکی کردن به آنها، کوتاهی نخواهم کرد. ترس خود را در دلهایشان خواهم گذاشت تا دیگر هیچوقت از من دور نشوند. 41 از احسان نمودن به ایشان خشنود خواهم شد و وعده میدهم که آنها را در این سرزمین مستقر خواهم ساخت. 42 «همانطور که آنها را گرفتار این مصیبت کردم، به همان نحو تمام برکاتی را که به آنها وعده دادهام، نصیبشان خواهم کرد. 43 مردم میگویند این سرزمین مثل بیابانی خواهد شد که نه انسان و نه حیوان میتواند در آن زندگی کند و به بابِلیها داده خواهد شد. امّا بار دیگر در این سرزمین مزرعهها خرید و فروش خواهد شد. 44 مردم به خرید مزرعهها ادامه خواهند داد و سَنَدها در حضور شاهدان، مهر و امضاء خواهد شد. این کار در همهجا در سرزمین بنیامین، در روستاهای اطراف اورشلیم، در شهرهای یهودا، کوهستانها و کوهپایهها، و در شهرهای جنوب یهودا ادامه خواهد یافت. من کامیابی این قوم را به ایشان بازخواهم گردانید. من، خداوند، چنین گفتهام.» |
Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023
United Bible Societies