Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -

اِرمیا 15 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳


جزای مردم یهودا

1 آنگاه خداوند به من گفت: «حتّی اگر موسی و سموئیل با هم در اینجا بودند و از من التماس می‌کردند، من به این مردم رحمی نمی‌کردم. آن‌ها را وادار کن که بروند و از نظرم دور شوند.

2 وقتی از تو می‌پرسند به کجا خواهند رفت، به آن‌ها بگو که من چنین گفته‌ام: «سرنوشت گروهی این است که از بیماری بمیرند، و این انتهای آن‌ها است! سرنوشت گروهی دیگر این است که در جنگ کشته شوند؛ پس به همان سوی خواهند رفت! سرنوشت عدّه‌ای هم این است که از گرسنگی بمیرند؛ آن‌ها هم به همان طرف خواهند رفت! سرنوشت بقیّه این است که به اسارت برده شوند؛ پس آن‌ها هم به همان سوی خواهند رفت!

3 من، خداوند مقدّر کرده‌ام که آن‌ها دچار چهار عامل وحشتناک شوند: در جنگ کشته شوند، بدن‌های آن‌ها به‌وسیلهٔ سگ‌ها به اطراف کشیده شود، لاشخورها آن‌ها را بخورند و هرچه را از بدن‌های آن‌ها باقی ‌مانده است، حیوانات وحشی بخورند.

4 به‌خاطر آنچه مَنَسی پسر حِزقیا، در اورشلیم انجام داده، کاری خواهم کرد که تمام مردم جهان وحشت کنند.»

5 خداوند می‌گوید: «ای مردم اورشلیم چه کسی بر شما رحم خواهد کرد و چه کسی در ماتم شما شریک خواهد شد؟ چه کسی است که لحظه‌ای بایستد و از حال شما جویا شود؟

6 شما مرا رد کرده و به من پشت کرده‌اید. پس من دست خود را دراز نموده شما را نابود کردم، چون از احساس ترحّم برای شما خسته شده‌ام.

7 من شما را مثل کاه در برابر باد در تمام این سرزمین پراکنده نمودم. من شما، قوم خود را، چون از راه‌های شرارت‌آمیز برنگشتید، درهم شکستم و فرزند‌انتان را کشتم.

8 زن‌های بیوه در سرزمین شما از دانه‌های شن کنار دریا بیشترند. من جوانان شما را کُشتم و مادرانشان را داغدیده کردم. من ناگهان نگرانی و وحشت را بر آنان مستولی نمودم.

9 مادری که هفت فرزند خود را از دست داده، بی‌هوش شده و برای زنده ماندن تقلّا می‌کند. روشنی روز او به تاریکی مبدّل شده است؛ او حقیر و رسوا شده است. من خواهم گذاشت تا دشمنانتان هریک از شما را که زنده مانده‌اید، بکُشند. من، خداوند، چنین گفته‌ام.»


شکایت اِرمیا در حضور خداوند

10 وای بر من! من چه آدم بدبختی هستم! کاش مادرم مرا به دنیا نیاورده بود! باید با همه در این سرزمین مشاجره و نزاع کنم. نه به کسی قرض داده‌ام و نه از کسی قرض گرفته‌ام؛ با وجود این‌، همه مرا نفرین می‌کنند.

11 ای خداوند، اگر من در خدمت به تو کوتاهی کرده‌ام و اگر حتّی برای دشمنانم در هنگام گرفتاری و ناراحتی آن‌ها شفاعت نکرده‌ام، بگذار تمام نفرین‌هایشان به وقوع بپیوندد. (

12 کسی نمی‌تواند یک قطعه آهن، مخصوصاً آهن شمال را که با برنز مخلوط شده است، بشکند.)

13 خداوند به من گفت: «به‌خاطر گناهانی که قوم در سرتاسر این سرزمین مرتکب شده‌اند، اجازه خواهم داد دشمنان تمام ثروت و خزائن آن‌ها را به غارت ببرند.

14 آن‌ها را وادار خواهم کرد که دشمنانشان را در مملکتی که چیزی دربارۀ آن نمی‌دانند، خدمت کنند، چون خشم من مثل آتشی است که تا به‌ابد خاموش نمی‌شود.»

15 آنگاه من گفتم: «ای خداوند، تو خودت همه‌چیز را می‌دانی. مرا به یادآور و به من کمک کن. اجازه بده تا از کسانی‌ که به من جفا می‌کنند، انتقام بگیرم. در برابر آن‌ها آن‌قدر صبور نباش، مبادا در کشتن من موفّق شوند. به‌ یاد آور که به‌خاطر تو است که من متحمّل تمام این توهین‌ها می‌شوم.

16 تو با من سخن گفتی و من به هر کلمۀ آن گوش دادم. ای یَهْوه، خدای متعال، من به تو تعلّق دارم و گفتار تو قلب مرا از شادی و خوشی سرشار می‌سازد.

17 من وقت خود را همراه با سایر مردم، صرف خوشگذرانی و تفریح نکردم. در اطاعت از فرمان تو، تنها مانده انزوا گرفتم و بر خشم من افزوده شد.

18 چرا من باید این‌قدر متحمّل درد و رنج شوم؟ چرا زخم‌های من علاج‌ناپذیرند؟ چرا شفا نمی‌یابند؟ آیا می‌خواهی برای من مثل نهری فریبنده باشی، مثل آبی که ناپایدار است؟»

19 در پاسخ خداوند گفت: «اگر بازگردی من تو را قبول می‌کنم و تو دوباره خادم من خواهی بود. اگر به‌جای سخنان بیهوده، پیام ارزنده‌ای را اعلام کنی، دوباره نبی من خواهی بود. مردم خودشان به‌سوی تو خواهند آمد و نیازی نخواهد بود که تو به‌دنبال آن‌ها بروی.

20 من تو را مثل دیواری محکم، ساخته شده از برنز در مقابل آن‌ها قرار خواهم داد. آن‌ها با تو خواهند جنگید، ولی تو را شکست نخواهند داد. من با تو خواهم بود تا مراقب تو باشم و از تو حفاظت کنم.

21 من تو را از شرّ آدم‌های ستمکار و شریر رهایی خواهم بخشید. من، خداوند، چنین گفته‌ام.»

Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023

United Bible Societies
Lean sinn:



Sanasan