پیدایش 9 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳پیمان خدا با نوح 1 خدا نوح و پسرانش را برکت داد و به ایشان گفت: «بارور و کثیر شوید و دوباره همه جای زمین را پُر کنید. 2 همۀ حیوانات زمین و پرندگان آسمان و خزندگان و ماهیان از شما خواهند ترسید. همۀ آنها در اختیار شما هستند. 3 شما میتوانید از هر حیوان زندهای بهعنوان خوراک بخورید؛ همانطور که گیاهان سبز را به شما دادم، آنها را نیز به شما میدهم. 4 امّا گوشت را با جان آن، که خونش باشد، نخورید. 5 تاوان ریختن خون انسان که حیات در آن است، باید گرفته شود. اگر انسانی جان انسان دیگری را بگیرد، باید تاوان جان او را پرداخت کند. 6 پس هرکه انسانی را بکُشد، به دست انسان کشته خواهد شد، زیرا خدا انسان را شبیه خود آفرید. 7 «و شما بارور و کثیر شوید و زمین را پُر سازید.» 8 سپس خدا به نوح و پسرانش فرمود: 9 «من با شما و بعد از شما با فرزندان شما پیمان میبندم. 10 همچنین پیمان خود را با همۀ جانورانی که با تو هستند، یعنی پرندگان، چهارپایان و هر حیوانی که از کشتی بیرون آمد و همچنین تمام جانداران روی زمین حفظ خواهم کرد. 11 من با شما پیمان میبندم که دیگر همۀ جانداران با هم از توفان هلاک نخواهند شد و بعد از این، دیگر توفانی که زمین را از بین ببرد، نخواهد بود. 12 نشانۀ پیمانی که من نسل بعد از نسل با شما و همۀ جانورانی که با شما هستند میبندم، این است: 13 رنگینکمان را تا به ابد در ابرها قرار میدهم تا نشانۀ آن پیمانی باشد که بین من و زمین بسته شده است. 14 هر وقت ابر را بالای زمین پهن میکنم و رنگینکمان ظاهر میشود، 15 پیمان خود را که بین من و شما و تمامی جانوران میباشد، بهیاد خواهم آورد تا دیگر توفان همۀ جانداران را با هم هلاک نکند. 16 رنگینکمان در ابر خواهد بود و من آن را خواهم دید و آن پیمانی را که بین من و همۀ جانداران روی زمین بسته شده، بهیاد خواهم آورد.» 17 پس خدا به نوح گفت: «این نشان آن پیمانی است که با همۀ جانداران روی زمین بستهام.» نوح و پسرانش 18 سام و حام و یافِث پسران نوح بودند که از کشتی بیرون آمدند. حام پدر کنعانیان بود. 19 آنها سه پسر نوح بودند، و تمام ملل جهان از آنها بهوجود آمدند. 20 نوح شروع به زراعت کرده باغ انگوری احداث نمود. 21 او از شراب آن نوشید و مست شد. درحالیکه مست بود، در چادر خود برهنه شد. 22 در این موقع، حام، پدر کنعانیان، برهنگی پدر خود را دید، و رفته دو برادر دیگر خود را که بیرون بودند، خبر کرد. 23 سام و یافِث ردایی را بر دوشهای خود انداختند و عقبعقب رفته برهنگی پدر خود را با آن پوشاندند. صورت آنها به طرف دیگر بود و بدن برهنۀ پدر خود را ندیدند. 24 وقتی نوح به هوش آمد، فهمید که پسر کوچکش چه کرده است. 25 پس گفت: «کنعان ملعون باد. او همیشه غلام برادران خود باشد.» 26 همچنین گفت: «متبارک باد یَهْوه خداوندِ سام! کنعان غلام او باشد. 27 خدا یافِث را فراوانی دهد و همیشه در چادرهای سام حضور داشته باشد و کنعان غلام او باشد.» 28 نوح بعد از توفان سیصد و پنجاه سال زندگی کرد، 29 و پس از نُهصد و پنجاه سال زندگی، مُرد. |
Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023
United Bible Societies