پیدایش 11 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳بُرج بابل 1 در آن زمان مردم سراسر جهان فقط یک زبان داشتند و کلمات آنها یکی بود. 2 وقتیکه از مشرق کوچ میکردند، به دشت همواری در سرزمین شِنعار رسیدند و در آنجا ساکن شدند. 3 آنها به یکدیگر گفتند: «بیایید خشت بزنیم و آنها را خوب بپزیم.» آنها به جای سنگ، آجر و به جای گچ، قیر داشتند. 4 پس به یکدیگر گفتند: «بیایید شهری برای خود بسازیم و بُرجی بنا کنیم که سرش به آسمان برسد و به این وسیله نامی برای خود بسازیم، مبادا در روی تمام زمین پراکنده شویم.» 5 آنگاه خداوند پایین آمد تا شهر و بُرجی را که آن مردم ساخته بودند، ببیند. 6 خداوند فرمود: «حال دیگر تمام این مردم، یکی هستند و زبانشان هم یکی است. این تازه اوّل کار آنها است و هیچ کاری نیست که انجام آن برای آنها غیر ممکن باشد. 7 پس پایین برویم و وحدت زبان آنها را از بین ببریم تا زبان یکدیگر را نفهمند.» 8 پس خداوند آنها را بر روی تمام زمین پراکنده کرد و آنها از بنای شهر دست کشیدند. 9 اسم آن شهر را بابِل گذاشتند، چونکه خداوند در آنجا وحدت زبان همهٔ مردم را از بین برد و آنها را بر روی تمام زمین پراکنده ساخت. فرزندان سام ( اوّل تواریخ 1:24-27 ) 10 اینها فرزندان سام بودند: دو سال بعد از توفان، وقتی که سام صدساله بود، پسرش اَرفَکشاد به دنیا آمد. 11 بعدازآن، سام پانصد سال دیگر زندگی کرد و دارای پسران و دختران دیگر شد. 12 وقتی اَرفَکشاد سی و پنجساله بود، پسرش شیلَه به دنیا آمد. 13 بعدازآن، اَرفَکشاد چهارصد و سه سال دیگر زندگی کرد و دارای پسران و دختران دیگر شد. 14 وقتی شیلَه سیساله بود، پسرش عِبِر به دنیا آمد. 15 بعد از آن، شیلَه چهارصد و سه سال دیگر زندگی کرد و دارای پسران و دختران دیگر شد. 16 وقتی عِبِر سی و چهارساله بود، پسرش فِلِج به دنیا آمد. 17 بعد از آن، عِبِر چهارصد و سی سال دیگر زندگی کرد و دارای پسران و دختران دیگر شد. 18 وقتی فِلِج سیساله بود، پسرش رِعو به دنیا آمد. 19 بعد از آن، فِلِج دویست و نه سال دیگر زندگی کرد و دارای پسران و دختران دیگر شد. 20 وقتی رِعو سی و دوساله بود، پسرش سِروج به دنیا آمد. 21 بعد از آن، رِعو دویست و هفت سال دیگر زندگی کرد و دارای پسران و دختران دیگر شد. 22 وقتی سِروج سیساله بود، پسرش ناحور به دنیا آمد. 23 بعد از آن، سِروج دویست سال دیگر زندگی کرد و دارای پسران و دختران دیگر شد. 24 وقتی ناحور بیست و نهساله بود، پسرش تارَح به دنیا آمد. 25 بعد از آن، ناحور صد و نوزده سال دیگر زندگی کرد و دارای پسران و دختران دیگر شد. 26 بعد از اینکه تارَح هفتادساله شد، پسران او اَبرام، ناحور و هاران به دنیا آمدند. فرزندان تارَح 27 اینها فرزندان تارَح هستند: تارَح پدر اَبرام، ناحور و هاران بود و هاران پدر لوط بود. 28 هاران هنگامی که هنوز پدرش زنده بود، در زادگاه خود در اورِ کَلدانیان مُرد. 29 اَبرام با سارای ازدواج کرد و ناحور با مِلْکَه دختر هاران ازدواج نمود. هاران پدر یِسکَه هم بود. 30 امّا سارای نازا بود و فرزندی به دنیا نیآورده بود. 31 تارَح، پسرش اَبرام و نوهاش لوط پسر هاران و عروسش سارای زن اَبرام را برداشت و با آنها از اورِ کَلدانیان به طرف سرزمین کنعان بیرون رفت. آنها رفتند تا به حَران رسیدند و در آنجا اقامت کردند. 32 تارَح در آنجا در سن دویست و پنج سالگی مرد. |
Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023
United Bible Societies