خروج 18 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳ملاقات یترون با موسی 1 یترون پدرزن موسی که کاهن مِدیان بود، آنچه را که خدا برای موسی و قوم اسرائیل هنگام بیرون آوردن آنها از سرزمین مصر انجام داده بود، شنید. 2 موسی زن خود صفوره و دو پسرش را قبلاً نزد پدرزنش یترون فرستاده بود. 3 موسی دو پسر داشت. یکی جِرشوم بود، چون موسی گفته بود: «من در سرزمین بیگانه، غریب هستم.» 4 نام پسر دیگر اِلیعِزِر بود، چون موسی گفته بود: «خدای پدرم یاور من است و مرا از گزند فرعون نجات داده است.» 5 یترون همراه با زن موسی و دو پسر او به بیابانی آمد که موسی در آنجا کنار کوه مقدّس خیمه زده بود. 6 یترون برای موسی پیغام فرستاده گفته بود: «من همراه زن و دو پسرت نزد تو میآیم. 7 پس موسی به استقبال او رفت و در مقابل او تعظیم کرده او را بوسید. آنها بعد از احوالپرسی به خیمۀ موسی رفتند. 8 موسی برای یترون تعریف کرد که خدا بهخاطر رهایی بنیاسرائیل چه به سر فرعون و مصریان آورد. همچنین تعریف کرد که چطور خداوند آنها را از سختیهایی که در بین راه با آنها روبرو شدند، نجات داده است. 9 یترون وقتی تمام نیکوییهای خداوند را در حقّ اسرائیل و رهایی آنها شنید، خوشحال شد 10 و گفت: «سپاس بر خداوندی که شما را از دست فرعون و مصریان نجات داد. شکر بر خداوندی که قوم خود را از بردگی در مصر آزاد کرد. 11 حالا میدانم که یَهْوه از همۀ خدایان بزرگتر است، زیرا او با آنانی که با بنیاسرائیل متکبّرانه رفتار میکردند، چنین کرده است.» 12 آنگاه یترون قربانی سوختنی آورد تا سوخته شود و نیز قربانیهای دیگر تا به خدا تقدیم کند. هارون و سپس تمام رهبران اسرائیل آمدند تا به اتّفاق یترون، پدرزن موسی، در حضور خدا با هم غذا بخورند. انتخاب داوران ( تثنیه 1:9-18 ) 13 روز بعد موسی برای رسیدگی به شکایات مردم به قضاوت نشست و مردم از صبح تا شب در حضور او ایستادند. 14 وقتی یترون، پدرزن موسی، تمام کارهایی را که موسی برای قوم انجام میداد دید، به او گفت: «این چهکاری است که تو به خاطرِ مردم میکنی؟ چرا همۀ کارها را بهتنهایی انجام میدهی و مردم صبح تا شب نزد تو میایستند؟» 15 موسی در جواب گفت: «زیرا مردم نزد من میآیند تا بدانند ارادۀ خدا چیست. 16 هرگاه اختلافی بین آنها پیش میآید، آنها نزد من میآیند و من تشخیص میدهم حقّ با چه کسی است و فرایض و احکام خدا را برای آنها شرح میدهم.» 17 یترون گفت: «کاری که میکنی، خوب نیست! 18 تو با این کار هم خودت و هم مردم را خسته میکنی. این کار برای تو سنگین است و تنهایی نمیتوانی آن را انجام بدهی. 19 حالا من به تو یک نصیحت میکنم و خدا با تو خواهد بود. این تو هستی که باید قوم را به حضور خدا ببری و اختلافات آنها را به عرض خدا برسانی. 20 تو باید احکام و دستورات خدا را به آنها تعلیم دهی و شرح دهی که رفتار آنها چگونه باید باشد. 21 علاوه بر این، تو باید مردانی قابل و کاردان را که خداترس و امین هستند و رشوه نمیگیرند، از میان مردم انتخاب کنی تا رهبر گروههای هزار نفری، صد نفری، پنجاه نفری و ده نفری باشند. 22 آنها همیشه بین مردم داوری کنند و فقط مسائل سخت را نزد تو بیاورند، امّا مسائل کوچک را خودشان داوری کنند. بهاینترتیب، آنها با این کار به تو کمک خواهند کرد و بار تو سبکتر و کار تو راحتتر خواهد شد. 23 اگر این کار را مطابق با ارادهٔ خدا انجام دهی، آنگاه استقامت خواهی داشت و مردم نیز در صلح و صفا به خانههای خود برخواهند گشت.» 24 موسی نصیحت پدرزن خود یترون را قبول کرد و هرآنچه را که گفته بود انجام داد 25 و مردانی قابل را از بین تمام بنیاسرائیل انتخاب و آنها را به رهبری گروههای هزار نفری، صد نفری، پنجاه نفری و ده نفری منصوب کرد. 26 آنها پیوسته بین مردم داوری کرده مسائل سخت را نزد موسی میآوردند، ولی امور کوچکتر را خودشان داروی میکردند. 27 پس از آن موسی با پدرزن خود، یترون، خداحافظی کرد و یترون به سرزمین خود برگشت. |
Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023
United Bible Societies