خروج 13 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳وقف نخستزادگان 1 خداوند به موسی گفت: 2 «تمام نخستزادگان را برای من وقف کن، زیرا هر نخستزادۀ مذکری که در میان بنیاسرائیل متولّد شود، چه انسان و چه حیوان، از آن من است.» عید نان فطیر 3 موسی به مردم گفت: «این روز را بهخاطر بسپارید، روزی که از مصر، خانهٔ بردگی، بیرون آمدید. این روزی است که خداوند شما را با دست نیرومند خود بیرون آورد. در آن روز نانی که خمیرمایه دارد نخورید. 4 شما در این روز از ماه اوّل، ماه اَبیب، از مصر بیرون آمدید. 5 خداوند به اجداد شما وعده داده است که سرزمین کنعانیان، حِتّیان، اَموریان، حِویان و یِبوسیان را که سرزمین شیر و عسل است، به شما بدهد. شما باید در اوّلین روز هر سال این روز را جشن بگیرید. 6 هفت روز نان فطیر بخورید و روز هفتم عید خداوند را جشن بگیرید. 7 در آن هفت روز نان فطیر بخورید، و هیچ خمیرمایه یا نان خمیرمایهدار نزد شما و در تمامی سرزمین شما نباشد. 8 وقتی این مراسم را بهجا میآورید، برای پسران خود تعریف کنید که همۀ اینها بهخاطر کاری است که خداوند هنگامیکه از مصر بیرون میآمدید، کرد. 9 این مراسم برای شما مانند نشانهای بر دست و یادگاری بر پیشانیتان باشد تا همیشه شریعت خداوند بر لبهایتان باشد، زیرا خداوند شما را باقدرت عظیم خود از مصر بیرون آورد. 10 این عید را هر سال در زمان معیّن خودش جشن بگیرید. نخستزاده 11 «زمانیکه خداوند شما را طبق وعدهای که به اجدادتان داده بود، به سرزمین کنعان خواهد برد. در آن موقع، 12 شما باید تمام نخستزادگان مذکر را برای خداوند وقف کنید. همچنین تمام نخستزادهگان نرینۀ حیوانات شما از آن خداوند است. 13 ولی بهجای نخستزادۀ الاغ، یک برّه تقدیم کن و اگر نخواستی برّه تقدیم کنی، گردن او را بشکن. ولی برای هر نخستزادۀ مذکر فدیهای بده. 14 در آینده، وقتی پسران تو بپرسند، 'معنی این کار چیست؟' بگو، 'خداوند ما را با دست نیرومند خود از مصر، جاییکه در آن بردگی میکردیم، بیرون آورد. 15 چون فرعون سرسختانه نخواست ما را آزاد کند، خداوند تمام نخستزادگان مذکر مصریان را چه انسان و چه حیوان کشت. به همین دلیل است که ما تمام نخستزادههای نرینۀ حیوانات را برای خداوند قربانی میکنیم، و برای نخستزادهٔ پسر خود فدیه میدهیم. 16 این مراسم برای تو مانند نشانهای بر دستت و یادگاری بر پیشانیت باشد که خداوند باقدرت خود ما را از سرزمین مصر بیرون آورد.'» ستون ابر و ستون آتش 17 وقتی فرعون بنیاسرائیل را آزاد کرد، خدا آنها را از راه سرزمین فلسطین نبرد، هرچند که آن کوتاهترین راه بود، زیرا خدا با خود گفت: «مبادا وقتی مجبور به جنگ شوند، پشیمان شده به مصر بازگردند.» 18 پس خدا آنها را از راه صحرا دور گردانیده به دریای سرخ برد. بنیاسرائیل، مسلّح برای جنگ از مصر بیرون آمدند. 19 موسی استخوانهای یوسف را با خود برداشت، چون یوسف بنیاسرائیل را قسم داده به آنها گفته بود: «بهیقین خدا برای آزادی به یاری شما خواهد آمد؛ در آن موقع استخوانهای مرا هم با خودتان از اینجا ببرید.» 20 بنیاسرائیل از سُکّوت کوچ کردند و در ایتام در کنار صحرا اردو زدند. 21 خداوند روزها در ستونی از ابر پیشاپیش آنها میرفت تا راه را به آنها نشان دهد و شبها در ستونی از آتش میرفت تا راهشان را روشن کند تا آنها بتوانند شب و روز سفر کنند. 22 ستون ابر در روز و ستون آتش در شب از پیش روی قوم دور نمیشد. |
Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023
United Bible Societies