اعمال رسولان 11 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳گزارش پطرس به کلیسای اورشلیم 1 به رسولان و ایماندارن مقیم یهودیه خبر رسید که غیریهودیان نیز پیام خدا را پذیرفتهاند. 2 هنگامیکه پطرس به اورشلیم بازگشت، کسانی که طرفدار ختنه کردن غیریهودیان بودند به او اعتراض کرده گفتند: 3 «چرا به خانۀ نامختونان وارد شدی و حتّی با آنها غذا خوردی؟» 4 پطرس شروع کرد و تمام جریان را از اوّل تا به آخر برای ایشان شرح داده گفت: 5 «در یافا به دعا مشغول بودم که در رؤیا چیزی دیدم مانند یک سفرۀ بزرگ که از چهار گوشه آویزان شده بود و از آسمان به پایین آمد تا به من رسید. 6 وقتی بادقّت به آن نگاه کردم، چهارپایان، وحوش، خزندگان و پرندگان را در آن دیدم 7 و صدایی به گوشم رسید که میگفت، 'ای پطرس، برخیز، ذبح کن و بخور.' 8 گفتم 'خیر، ای خداوند، من هرگز به چیزهای ناپاک و حرام لب نزدهام.' 9 بار دوّم صدایی از آسمان رسید که میگفت، 'آنچه را که خدا پاک اعلام کرده است، تو نباید ناپاک بخوانی.' 10 این موضوع سه بار تکرار شد و بالاخره همهچیز به آسمان بالا رفت. 11 در همان لحظه سه نفر به خانهای که محل اقامت من بود، آمدند. ایشان را از قیصریه بهدنبال من فرستاده بودند. 12 روح خدا به من فرمود که بدون تردید با ایشان بروم. این شش برادر هم به همراه من آمدند و به خانۀ آن شخص وارد شدیم. 13 او برای ما تعریف کرد که چطور در خانۀ خود، فرشتهای را دیده که ایستاده و به او گفته است، 'کسی را به یافا بفرست و شمعون ملقّب به پطرس را بیاور 14 و او آن پیامی را که باعث نجات تو و تمامی اهل خانهات خواهد شد، به تو خواهد رسانید.' 15 من در آنجا هنوز مطالب زیادی نگفته بودم که روحالقدس بر آنها نازل شد؛ به همان طریقی که در ابتدا بر خود ما نازل شده بود. 16 آنگاه بهخاطر آوردم که خداوند فرموده بود، 'یحیی با آب تعمید میداد، امّا شما با روحالقدس تعمید خواهید یافت.' 17 خدا به آنها همان چیزی را بخشیده است که به ما عطا فرمود هنگامیکه به عیسای مسیح خداوند ایمان آوردیم؛ پس من کِه بودم که مانع کار خدا بشوم؟!» 18 وقتی این را شنیدند، خاموش ماندند و درحالیکه خدا را ستایش میکردند، گفتند: «پس بهراستی خدا به غیریهودیان نیز این فرصت را بخشیده است تا آنها هم از گناهان خود توبه کرده حیات یابند!» کلیسای انطاکیه 19 در اثر شکنجه و جفایی که بهدنبال مرگ استیفان آغاز شده بود، عدّۀ زیادی پراکنده شده تا فنیقیه و قبرس و شهر انطاکیه مهاجرت کردند. امّا آنان پیام خود را به هیچ کسی جز یهودیان اعلام نمیکردند. 20 ولی در میان ایشان چند نفر از اهالی قبرس و قیروان نیز بودند که بهمحض رسیدن به انطاکیه با یونانیان به گفتوگو پرداختند و دربارۀ عیسای خداوند بشارت دادند. 21 قدرت خداوند با ایشان بود و عدّۀ زیادی ایمان آورده به خداوند روی آوردند. 22 چون این خبر به کلیسا در اورشلیم رسید، برنابا را به انطاکیه فرستادند. 23 وقتی برنابا به آنجا رسید، و فیض و برکات خدا را دید، شادمان شد و آنان را تشویق کرد که از دلوجان به خداوند وفادار بمانند. 24 او مردی نیکوکار و پُر از روحالقدس و ایمان بود. درنتیجه عدّه کثیری به خداوند ایمان آوردند. 25 بعد از آن، برنابا به شهر طرسوس رفت تا شائول را پیدا کند. 26 پس او را یافته به انطاکیه آورد و مدّت یک سال تمام همه در کلیسا جمع میشدند و عدّۀ بسیاری را تعلیم میدادند. در انطاکیه بود که برای اوّلین بار پیروان عیسی را مسیحی نامیدند. 27 در همین احوال چند نفر نبی از اورشلیم به انطاکیه وارد شدند. 28 یکی از آنان که آگابوس نام داشت برخاست و با الهام روح، قحطی سخت و دنیاگیری را پیشگویی کرد. (این قحطی در زمان سلطنت کْلودیوس قیصر اتّفاق افتاد.) 29 پس شاگردان تصمیم گرفتند که هرکس بهقدر توانایی خود اعانهای برای امداد به ایمانداران مقیم یهودیه بفرستد. 30 آنها چنین کردند و اعانهها را به دست برنابا و شائول سپردند تا به مشایخ کلیسای اورشلیم تقدیم کنند. |
Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023
United Bible Societies