Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -

اعمال رسولان 10 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳


پطرس و کرنیلیوس

1 در شهر قیصریه، افسری به نام کرنیلیوس زندگی می‌کرد که جزو یک هنگ رومی به نام هنگ ایتالیایی بود.

2 او و خانواده‌اش همگی پرهیزگار و خدا‌ترس بودند و پیوسته به درگاه خدا دعا می‌کرد و به بینوایان اسرائیلی صدقۀ بسیار می‌داد.

3 این مرد یک روز در حدود ساعت سه بعد از ظهر فرشتۀ خدا را آشکارا در رؤیا دید که نزد او آمده گفت: «ای کرنیلیوس!»

4 کرنیلیوس با وحشت به او چشم دوخت و پاسخ داد: «خداوندا، چه می‌فرمایی؟» فرشته گفت: «بدان که دعاها و همۀ صدقات تو در پیشگاه خدا مورد قبول واقع شده‌اند.

5 اکنون افرادی را به یافا بفرست و سراغ شمعون ملقّب به پطرس را بگیر.

6 او نزد شمعون دبّاغ که خانه‌اش نزدیک ساحل دریا است، مهمان است.»

7 همین‌که فرشته‌ای که با او صحبت می‌کرد ناپدید شد، کرنیلیوس دو نفر از غلامان خود و یک سرباز دین‌دار را که در خدمت او بودند، احضار کرد و

8 موضوع را تماماً برای ایشان شرح داد و ایشان را به یافا فرستاد.

9 روز بعد همین‌طور که آنان در سفر بودند و به شهر نزدیک می‌شدند، پطرس نزدیک ظهر برای دعا به پشت‌بام رفت.

10 در آنجا گرسنه شد و خواست چیزی بخورد. امّا وقتی‌که برایش غذا آماده می‌کردند، رویایی او را فراگرفت

11 و در آن حال آسمان را گشوده و چیزی مانند یک سفره بزرگ دید که از چهارگوشه آویزان شده بود و رو به پایین به‌طرف زمین می‌آمد.

12 در آن انواع چهارپایان و خزندگان و پرندگان وجود داشت.

13 صدایی به گوشش رسید که می‌گفت: «ای پطرس، برخیز، ذبح کن و بخور!»

14 پطرس در پاسخ گفت: «خیر، ای خداوند، زیرا من هرگز به چیزهای ناپاک و حرام لب نزده‌ام.»

15 بار دوّم همان صدا آمد که: «آنچه را خدا پاک اعلام کرده است، تو نباید حرام بخوانی.»

16 این رؤیا تکرار شد و سرانجام آن سفره به آسمان برده شد.

17 در همان وقت که پطرس از تفسیر رؤیای خود درمانده بود و سعی می‌کرد معنی آن‌ را بفهمد، فرستادگان کرنیلیوس جستجوکنان به در خانۀ شمعون رسیدند.

18 آن‌ها با صدای بلند می‌پرسیدند: «آیا شمعون ملقّب به پطرس در اینجا مهمان است؟»

19 درحالی‌که پطرس دربارۀ رؤیایش تفکّر می‌کرد، روح خدا به او گفت: «نگاه کن، سه نفر به سراغ تو آمده‌اند.

20 برخیز، پایین برو و از رفتن با ایشان تردید نداشته باش، زیرا من آن‌ها را فرستاده‌ام.»

21 پطرس پایین رفت و به آنان گفت: «من همان کسی هستم که به‌دنبال او می‌گردید. برای چه آمده‌اید؟»

22 آن‌ها پاسخ دادند: «کرنیلیوسِ افسر که شخصی نیکوکار و خداترس است و نزد همۀ یهودیان نیک‌نام می‌باشد، از فرشتۀ مقدّسی دستور یافت که ما را به اینجا بفرستد و تو را به خانۀ خود دعوت کند تا به هر پیامی که داری، گوش دهد.»

23 پس پطرس آنان را به خانه آورد و از ایشان پذیرایی نمود. روز بعد با ایشان به‌راه افتاد و چند نفر از ایماندران یافایی با آنان همراه شدند.

24 فردای آن روز، به قیصریه رسیدند. کرنیلیوس، همراه خویشاوندان و دوستان نزدیک خود که آن‌ها را دعوت کرده بود، چشم به راه ایشان بود.

25 وقتی پطرس می‌خواست داخل خانه شود، کرنیلیوس به استقبال او رفت و پیش او به خاک افتاد تا او را پرستش کند.

26 امّا پطرس او را از زمین بلند کرد و گفت: «برخیز، من هم مانند تو انسانم.»

27 سپس پطرس همان‌طور که صحبت می‌کرد وارد خانه شد و با عدّۀ زیادی روبه‌رو گردید

28 و به آنان گفت: «شما این‌ را به‌خوبی می‌دانید که جایز نیست یک یهودی با بیگانگان معاشرت نماید. امّا خدا به من نشان داده است که من نباید هیچ‌کس را نجس یا ناپاک بدانم.

29 پس وقتی دنبال من فرستادید، بدون چون و چرا آمدم. تنها سؤالی که دارم این است که برای چه به‌دنبال من فرستادید؟»

30 کرنیلیوس در پاسخ گفت: «چهار روز پیش در همین وقت یعنی ساعت سه بعد از ظهر من در خانۀ خود به عبادت مشغول بودم که ناگاه مردی در لباس نورانی به من ظاهر شد

31 و گفت، 'ای کرنیلیوس، دعاهایت مستجاب شده و صدقاتی که می‌دهی در پیشگاه خدا منظور شده است.

32 بنابراین کسی را به شهر یافا بفرست و شمعون ملقّب به پطرس را به اینجا دعوت کن. او در خانۀ شمعون دبّاغ که در ساحل دریا واقع است، مهمان است.'

33 پس بی‌درنگ این اشخاص را نزد تو فرستادم و تو لطف فرموده به اینجا آمدی. اکنون همۀ ما در حضور خدا گرد آمده‌ایم تا به آن چیزهایی که خداوند به تو دستور داده تا بیان کنی، گوش دهیم.»


پیام پطرس در خانۀ کرنیلیوس

34 پس پطرس شروع به صحبت کرده گفت: «من به این حقیقت پی برده‌ام که خدا هیچ تبعیضی قائل نمی‌شود

35 و هر‌کس از هر ملّتی که خداترس و نیکوکار باشد، مقبول خدا است.

36 خدا پیام خود را به قوم اسرائیل فرستاد و به‌این‌طریق مژدۀ صلح و سلامتی را به‌وسیلهٔ عیسای مسیح که خداوند همه است، ابلاغ فرمود.

37 شما خودتان از اتّفاق بزرگی که در سرتاسر یهودیه روی داد، باخبر هستید و می‌دانید همۀ این چیزها بعد از اعلام تعمید یحیی از جلیل شروع شد.

38 خدا، عیسای ناصری را با روح‌القدس و قدرت مسح کرد و عیسی به همه‌جا می‌رفت و کارهای نیک انجام می‌داد و همۀ کسانی را که در سلطۀ شیطان به‌سر می‌بردند، شفا می‌بخشید، زیرا خدا با او بود.

39 ما شاهدان همۀ آن کارهایی هستیم که او در سرزمین یهودیان و در اورشلیم انجام داد. آنان او را به صلیب میخکوب کرده کشتند.

40 امّا خدا او را در روز سوّم زنده کرد و بسیاری او را دیدند،

41 امّا نه همۀ قوم اسرائیل بلکه شاهدانی که خدا قبلاً برگزیده بود، او را دیدند، یعنی ما که پس از رستاخیز او با او می‌خوردیم و می‌نوشیدیم.

42 او به ما فرمان داد که به آن قوم اعلام کنیم و به این حقیقت شهادت دهیم که خدا او را داور زندگان و مردگان کرده است.

43 جمیع انبیا به او شهادت می‌دهند که هرکس به او ایمان آورد، به‌وسیلۀ نام او گناهانش آمرزیده می‌شود.»


نزول روح‌القدس بر غیر یهودیان

44 پطرس هنوز صحبت می‌کرد که روح‌القدس بر همۀ شنوندگان نازل شد

45 و مؤمنان یهودی‌نژاد که همراه پطرس آمده بودند، از این‌که بخشش روح‌القدس به غیریهودیان نیز داده شده بود، دچار حیرت شدند،

46 زیرا می‌شنیدند که به زبان‌ها صحبت می‌کنند و خدا را تمجید می‌نمایند. آنگاه پطرس گفت:

47 «اکنون که ایشان هم مانند ما روح‌القدس را یافته‌اند، آیا کسی می‌تواند مانع تعمیدشان در آب بشود؟

48 پس دستور داد ایشان را به نام عیسای مسیح تعمید دهند. سپس آن‌ها از پطرس خواهش کردند چند روزی نزد ایشان بماند.

Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023

United Bible Societies
Lean sinn:



Sanasan