۲سموئیل 6 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳آوردن صندوق پیمان به اورشلیم ( اوّل تواریخ 13:1-14 ، 15:25-16:6، 43) 1 داوود دوباره بهترین مردان اسرائیل را که سی هزار نفر بودند، جمع کرد. 2 آنگاه او و تمامی مردانش برای آوردن صندوق پیمان خدا به بَعَلیهودا رفتند. این صندوق نام خداوند متعال را که تختش بر فراز فرشتگان نگهبان جایگزین شده بود، بر خود داشت. 3 آنها صندوق پیمان را از خانۀ اَبیناداب در جِبعَه برداشته بر گاریای نو گذاشتند. عُزَّه و اَخیو، پسران اَبیناداب، ارّابه را میراندند، 4 و اَخیو پیشاپیش آن میرفت. 5 داوود و همۀ قوم اسرائیل با صدای بربط و دهُل و دف و جغجغه و سنج با تمام توان، در حضور خداوند سرود میخواندند و میرقصیدند. 6 چون آنها به خرمنگاه ناکان رسیدند، پای گاوها لغزید. عُزَّه دست خود را بر صندوق پیمان گذاشت که نیفتد. 7 آنگاه خشم یَهْوه، خداوند بر عُزَّه شعلهور شد و بهخاطر گناهی که کرده بود، خدا او را در کنار صندوق پیمان خدا کُشت. او در کنار صندوق خداوند جان سپرد. 8 داوود از اینکه قهر خداوند عُزَّه را به آن سرنوشت دُچار کرد، خشمگین شد و بهاینجهت آنجا فارَص عُزَّه نامیده شد که تا به امروز به همین نام یاد میشود. 9 داوود آن روز از خداوند ترسید و گفت: «حالا چگونه میتوانم صندوق پیمان خداوند را با خود ببرم؟» 10 پس او تصمیم گرفت که صندوق پیمان را به شهر داوود نبرد. پس آن را به خانۀ عوُبیدْاَدوم جیتی برد 11 و صندوق پیمان مدّت سه ماه در آنجا ماند. خداوند بهخاطر آن عوُبیدْاَدوم و خانوادۀ او را برکت داد. 12 وقتی داوود باخبر شد که خداوند بهخاطر آن صندوق، خانواده و همۀ دارایی عوُبیدْاَدوم را برکت داده است، صندوق پیمان خداوند را از خانۀ عوُبیدْاَدوم با شادمانی به شهر داوود آورد. 13 اشخاصی که صندوق پیمان را حمل میکردند، پس از آنکه شش قدم رفتند، توقّف نمودند تا داوود یک گاو و یک گوسالۀ چاق قربانی کند. 14 داوود درحالیکه ایفود کتانی پوشیده بود، با تمام وجود در حضور خداوند میرقصید. 15 بهاینترتیب داوود و بنیاسرائیل صندوق پیمان را با فریاد خوشی و آواز شیپور به شهر داوود آوردند. 16 وقتی صندوق پیمان به شهر داوود رسید، میکال دختر شائول از پنجرۀ خانه دید که داوود در حضور خداوند جستوخیزکنان میرقصد، پس در دل خود او را حقیر شمرد. 17 بعد صندوق را به درون خیمه در جایی که داوود برایش معیّن کرده بود، قرار دادند. داوود قربانیهای سوختنی و قربانیهای مشارکت و سلامتی به پیشگاه خداوند تقدیم کرد. 18 داوود پس از انجام مراسم قربانی، همۀ مردم را به نام خداوند متعال برکت داد. 19 و به تمامی مردم، یعنی به همهٔ جماعت اسرائیل، از مرد و زن، یک قرص نان، یک تکّه گوشت و مقداری کشمش داد. در پایان مراسم همگی، به خانههای خود رفتند. میکال، داوود را سرزنش میکند 20 داوود به خانۀ خود رفت تا خانوادۀ خود را برکت بدهد، امّا میکال، دختر شائول برای ملاقات او بیرون رفت و گفت: «امروز پادشاه اسرائیل قدرت و عظمت خود را خوب نشان داد! او مثل یک آدم ابله خود را در برابر چشمان کنیزانش برهنه کرد.» 21 داوود به او گفت: «من در برابر خداوندی که مرا بر پدرت و تمام خانوادهاش برتری داد، میرقصیدم. او مرا رهبر و پیشوای قوم خود ساخت. من این کار را برای سپاسگزاری از خداوند انجام دادم 22 و مایلم که زیادتر از این، کارهای احمقانه انجام دهم. یقین دارم که برخلاف نظر تو، این کنیزانی که تو از آنها نام بردی، احترام بیشتری به من قائل خواهند شد.» 23 و میکال تا آخر عمر بدون فرزند به سر برد. |
Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023
United Bible Societies