۲سموئیل 4 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

کشته شدن ایشبوشِت

¹ هنگامی‌که ایشبوشِت، پسر شائول شنید که اَبنیر در حِبرون کشته شده است، هراسان گشت و تمام مردم اسرائیل پریشان گشتند.

^2-3 سپاه متهاجم اسرائیل تحت رهبری دو فرمانده به نام‌های بَعَنا و رِکاب بود. این دو نفر پسران رِمون بئیروتی از طایفۀ بنیامین بودند. گرچه بئیروتیان به جِتایم، محل سکونت کنونی خود فرار کرده بودند، امّا ایشان دراصل از مردم بنیامین بودند.

⁴ یوناتان پسر شائول، پسری داشت به نام مِفیبوشِت که هنگامی‌که شائول و یوناتان کشته شدند پنج‌ساله بود. وقتی خبر مرگ آن‌ها در یِزرِعیل شنیده شد، پرستارش او را برداشت و فرار کرد، امّا به‌خاطر عجله‌ای که داشت او از دستش افتاد و لنگ شد.

⁵ پسران رِمون، یعنی بَعَنا و رِکاب، هنگام ظهر به خانۀ ایشبوشِت رسیدند. ایشبوشِت در حال استراحت بود.

⁶ زنی که در خانه گندم پاک می‌کرد، خواب‌آلود شده به خواب رفت و بَعَنا و رِکاب به آرامی وارد شدند.

⁷ هنگامی‌که داخل خانه بودند، به اتاق‌خواب ایشبوشِت رفته او را در بسترش کشتند. بعد سرش را از تن جدا کردند و آن‌ را با خود بردند، و از راه دشت اُردن تمام شب راه رفتند تا به حِبرون رسیدند.

⁸ سپس آن‌ها سر ایشبوشِت را به حضور داوود برده گفتند: «سر ایشبوشِت، پسر دشمنت شائول را که همیشه قصد کشتن تو را داشت، برایت آورده‌ایم. خداوند انتقام سرور ما، پادشاه را از شائول و فرزندان او گرفته است.»

⁹ امّا داوود به رِکاب و برادرش بَعَنا، پسران رِمّونِ بِئیروتی جواب داد: «به خداوند زنده که مرا از شرّ دشمنانم نجات داد، سوگند

¹⁰ که وقتی آن‌کسی‌ که خبر مرگ شائول را برایم آورد، و فکر می‌کرد که من از آن خبر شاد می‌شوم، او را در صِقْلَغ کُشتم و این‌چنین اَنعامِ خوش‌خبری‌اش را به او دادم.

¹¹ پس می‌دانید کسی‌ که یک شخص نیک و صالح را در بستر خوابش بکُشد، چند برابر جزا خواهد دید! آیا فکر می‌کنید که انتقام خون او را از شما نخواهم گرفت و شما را از روی زمین محو نخواهم کرد؟»

¹² آنگاه به خادمان خود امر کرد که آن دو برادر را بکُشند. آن‌ها دستور او را به‌جا آوردند. بعد دست‌ و ‌پایشان را قطع کرده اجسادشان را در کنار برکۀ حِبرون به دار آویختند. سپس سر ایشبوشِت را در آرامگاه اَبنیر در حِبرون دفن کردند.