Biblia Todo Logo
Bìoball air-loidhne

- Sanasan -

۱سموئیل 2 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳


دعای حَنّا

1 حَنّا دعا کرد و گفت: «خداوند دل مرا با شادی پُر کرده است؛ از کارهایی که خدا برای من کرده است، شادی می‌کنم! با خوشحالی بر دشمنانم می‌خندم؛ چقدر شادمانم، چون خداوند مرا یاری نموده است!

2 «او یگانه خداوند پاک و مقدّس است. او خدایی است بی‌همتا. هیچ پشت و پناهی مانند خدای ما نیست.

3 لاف‌زنی‌های خود را متوقّف کنید و سخنان غرورآمیز بر زبان میاورید. خداوند از همه‌‌چیز آگاه است؛ او است که کارهای مردم را داوری می‌کند.

4 کمان دلاوران را می‌شکند، امّا ناتوانان را نیرو می‌بخشد.

5 کسانی‌ که سیر بودند، اکنون برای لقمه‌ای نان خود را مزدور دیگران می‌کنند، امّا آن‌هایی که گرسنه بودند، سیر می‌شوند. زنی که نازا بود، هفت طفل به دنیا آورد، و آنکه فرزندان زیاد داشت، اکنون بی‌فرزند شده است.

6 خداوند می‌میراند و زنده می‌کند؛ به گور می‌برد و زنده می‌سازد.

7 خداوند فقیر می‌کند و غنی می‌گرداند؛ پست می‌سازد و سرفراز می‌نماید.

8 مسکینان را از خاک بلند می‌کند و بینوایان را از بدبختی می‌رهاند؛ آن‌ها را هم‌نشین پادشاهان می‌گرداند و به‌جایگاه عزّت می‌نشاند. پایه‌های زمین از آن خداوند است؛ او زمین را بر آن‌ها استوار نموده است.

9 «او مؤمنین را به راه راست هدایت می‌کند، امّا شریران، در تاریکی هلاک می‌شوند. انسان تنها با قدرت خود پیروز نمی‌گردد.

10 دشمنان خداوند نابود می‌شوند؛ خداوند از آسمان، آن‌ها را با رعدوبرق خواهد زد. خداوند تمام دنیا را داوری خواهد کرد، و به پادشاه برگزیدۀ خود قدرت و پیروزی خواهد بخشید.»

11 سپس اِلقانَه به خانۀ خود در رامَه بازگشت و سموئیل در حضور عیلیِ کاهن، در شیلوه به خدمت خداوند مشغول شد.


پسران عیلی

12 پسران عیلی اشخاص پست و فاسدی بودند. آن‌ها به خداوند احترام نمی‌گذاشتند

13 و وظایف مذهبی را که به عهده داشتند، انجام نمی‌دادند. وقتی کسی قربانی می‌کرد، خادم کاهن می‌آمد و در‌حالی‌که گوشت هنوز در حال پختن بود، چنگال سه‌شاخه‌ای را که با خود داشت، در دیگ یا پاتیل و یا هر ظرف دیگری که در آن گوشت را می‌پختند، فرو‌می‌برد

14 و هرچه را چنگال برمی‌آورد، کاهن برای خود می‌گرفت. آن‌ها با تمام مردم اسرائیل که به شیلوه می‌آمدند، به همین ترتیب رفتار می‌کردند.

15 علاوه براین، اغلب پیش از سوزانیدن چربی، خادم آن‌ها می‌آمد و به کسی‌ که قربانی می‌کرد، می‌گفت: «گوشت خام را برای کباب به کاهن بده، چون او گوشت پخته قبول نمی‌کند.»

16 اگر آن شخص می‌گفت: «صبر کنید تا اوّل چربی آن بسوزد و بعد هرقدر گوشت که می‌خواهید ببرید»، خادم به او می‌گفت: «خیر، همین حالا بده، وگرنه به‌زور از تو می‌گیرم.»

17 این گناه پسران عیلی در نظر خداوند بسیار بزرگ بود، زیرا آن‌ها با این کار به قربانی‌های هدیه شده به خداوند بی‌حرمتی می‌کردند.


سموئیل در شیلوه

18 امّا سموئیل در‌حالی‌که ایفود کتانی برتن داشت، خداوند را خدمت می‌کرد.

19 مادرش هر سال یک ردای کوچک برای او می‌دوخت و وقتی‌که برای تقدیم قربانی سالانه به‌ همراه شوهر خود به شیلوه می‌رفت، برایش می‌برد.

20 عیلی برای اِلقانَه و زنش دعای برکت می‌کرد و به اِلقانَه می‌گفت: «باشد که خداوند به‌عوض این طفلی که وقف او کردید، فرزندان دیگری به تو از این زن عطا کند.» سپس ایشان همگی به خانۀ خود بازمی‌گشتند.

21 خداوند حَنّا را برکت داد و او دارای سه پسر و دو دختر شد. سموئیل جوان نیز در خدمت خداوند رشد می‌کرد.


عیلی و پسرانش

22 اکنون عیلی بسیار پیر شده بود و می‌شنید که پسرانش چگونه با مردم اسرائیل بدرفتاری می‌کنند و حتّی با زنانی که در کنار ورودی خیمۀ مقدّس خدمت می‌کردند، هم‌خواب می‌شدند.

23 پس به ایشان گفت: «چرا این کارها را می‌کنید؟ تمام مردم از کارهای بد شما شکایت می‌کنند.

24 فرزندان من، از این کارها دست بردارید، چون خبرهایی که قوم خدا دربارهٔ شما می‌گویند وحشتناک است.

25 اگر شخصی نسبت به شخص دیگری گناه ورزد، ممکن است که خدا از او دفاع کند، ولی اگر کسی نسبت به خداوند مرتکب گناهی شود، چه کسی می‌تواند برای او شفاعت نماید؟» امّا آن‌ها به نصیحت پدر خود گوش ندادند، چون ارادۀ خدا این بود که آن‌ها را هلاک کند.

26 و آن پسر، سموئیل، بزرگ می‌شد و مورد رضایت خدا و مردم بود.


نبوّت دربارۀ خانوادۀ عیلی

27 روزی یک مرد خدا نزد عیلی آمد و به او گفت: «خداوند چنین می‌گوید، 'آیا وقتی جدّ تو هارون و خانواده‌اش در سرزمین مصر بردۀ فرعون بودند، خود را بر هارون ظاهر نساختم؟

28 آیا از بین تمام طایفه‌های بنی‌اسرائیل، خانوادۀ او را به‌عنوان کاهنان خود برنگزیدم تا بر قربانگاه من قربانی تقدیم کنند و بُخور بسوزانند و در حضور من ایفود را بپوشند؟ و آیا تمام گوشت قربانی‌های سوختنی را برای آن‌ها تعیین نکردم؟

29 پس چرا قربانی‌ها و نذرهایی را که مردم برای من می‌آورند، بی‌حرمت می‌کنی؟ تو به پسرانت بیشتر از من احترام می‌گذاری. به آن‌ها اجازه می‌دهی که از خوردن بهترین گوشت قربانی که قوم من برای من می‌گذرانند، خود را چاق نمایند.'

30 یَهْوه، خدای اسرائیل می‌فرماید، 'هرچند وعده داده بودم که خاندان تو و خاندان پدرت همیشه کاهنان درگاه من باشند، امّا نه بعدازاین! بلکه هرکسی که به من احترام بگذارد، او را محترم می‌گردانم، و کسی‌ که مرا حقیر شمارد، او را حقیر خواهم ساخت.

31 روزی خواهد آمد که من تمام جوانان را در خانوادۀ تو و همین‌طور در طایفۀ تو خواهم کشت به‌طوری‌که دیگر پیرمردی در خانوادۀ تو یافت نخواهد شد.

32 تو به مصیبت دچار خواهی گشت و به برکاتی که به مردم اسرائیل می‌بخشم، با حسرت نگاه خواهی کرد و هیچ‌کس در خانوادۀ تو به سن پیری نخواهد رسید.

33 فقط یک نفر را از نسل تو زنده نگاه خواهم داشت، و او به‌عنوان کاهن مرا خدمت خواهد کرد، ولی نابینا شده همهٔ امید خود را از دست خواهد داد، و بقیّۀ نسل تو به طرز فجیعی کشته خواهند شد.

34 برای این‌که گفته‌های من بر تو ثابت شود، بدان که دو پسرت، حُفنی و فینِحاس در یک روز خواهند مرد.

35 من برای خود کاهن صادق‌تر و باوفاتری انتخاب خواهم کرد که با دل‌وجان مرا خدمت کند. خاندانش را برکت خواهم داد تا در حضور برگزیدۀ من همیشه آمادۀ خدمت باشند.

36 بازماندگان تو برای یک سکّۀ نقره یا یک قرص نان در مقابل او سر تعظیم خم کرده خواهند گفت، 'لطفاً برای ما کاری در بین کاهنان بده تا لقمه‌نانی به دست آوریم.'»

Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023

United Bible Societies
Lean sinn:



Sanasan