Biblia Todo Logo
Online Bible

- Advertisements -




فلیپیان 2:27 - کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

27 در واقع، بیماری او بسیار سخت بود و چیزی نمانده بود که از پای درآید. اما خدا، هم به او و هم به من رحم کرد و نگذاشت که این غم نیز بر غمهای دیگر من اضافه شود.

See the chapter Copy

هزارۀ نو

27 براستی که بیمار و حتی در آستانۀ مرگ بود. امّا خدا بر او رحم کرد، و نه تنها بر او، بلکه بر من نیز، تا غمی بر غمهایم افزوده نشود.

See the chapter Copy

Persian Old Version

27 وفی الواقع بیمار و مشرف بر موت بود، لیکن خدا بروی ترحم فرمود و نه بر او فقط بلکه بر من نیز تامرا غمی بر غم نباشد.

See the chapter Copy

مژده برای عصر جدید

27 راستش این است كه او مریض و حتّی مشرف به موت بود. امّا خدا بر او رحم كرد و نه تنها بر او، بلكه بر من نیز رحم فرمود، مبادا این غم بر غمهای دیگر من افزوده شود.

See the chapter Copy

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

27 راستش این است که او مریض و حتّی مُشرف به موت بود، امّا خدا بر او رحم کرد و نه‌تنها بر او، بلکه بر من نیز رحم فرمود، مبادا این غم بر غم‌های دیگر من افزوده شود.

See the chapter Copy

کتاب مقدس به زبان بندری

27 واکعنم که تا حدّ مرگ مریضَ. ولی خدا بهش رحم ایکه، نه فَکَه به اُ، بلکه به مه اَم، تا نَکه غُصتَه ای رو غُصتَم بیاد.

See the chapter Copy




فلیپیان 2:27
23 Cross References  

در آن روزها حِزِقیا سخت بیمار شد و نزدیک بود بمیرد. اشعیای نبی (پسر آموص) به عیادتش رفت و از جانب خداوند این پیغام را به او داد: «وصیتت را بکن، چون عمرت به آخر رسیده است؛ تو از این مرض شفا نخواهی یافت.»


او تو را از هر بلایی می‌رهاند تا گزندی به تو نرسد.


مشکلات شخص عادل زیاد است، اما خداوند او را از همهٔ مشکلاتش می‌رهاند.


او برای مجازات اسرائیل، آنها را از سرزمینشان به دیار دور تبعید کرد گویی باد شرقی وزید و آنان را با خود برد.


بله، به نفع من شد که این همه زحمت دیدم. زیرا تو مرا محبت کردی، از مرگ نجاتم دادی و همهٔ گناهان مرا بخشیدی و فراموش کردی.


هنگامی که از آبهای عمیق بگذری من با تو خواهم بود. هنگامی که سیل مشکلات بر تو هجوم آورد، نخواهم گذاشت غرق شوی! هنگامی که از میان آتش ظلم و ستم عبور کنی، شعله‌هایش تو را نخواهند سوزاند!


خداوندا، ما را اصلاح کن، ولی با ملایمت، نه با خشم و غضب، و گرنه نابود می‌شویم.


«ای باروک تو گفته‌ای: ”وای بر من! خداوند غمها و دردهای مرا افزوده است. از آه و ناله خسته شده‌ام و یک دم آرام ندارم.“


درد من، درمان نمی‌پذیرد! دل من بی‌تاب است!


ای خداوند، خبری را که به من دادی شنیدم و برای کارهایی که انجام خواهی داد با ترس و احترام تو را پرستش می‌کنم. دوباره مثل سالهای گذشته قدرت خود را به ما نشان ده تا نجات یابیم و در حین غضب خود، رحمت را به یاد آور.


ولی در همین زمان بیمار شد و فوت کرد. دوستانش جسد او را شستند و در بالاخانه‌ای گذاشتند تا ببرند و او را دفن کنند.


وسوسه‌ها و آزمایشهایی که به سراغ شما می‌آیند، از وسوسه‌ها و آزمایشهایی که دیگران دچار آن می‌شوند، متفاوت نیست. و خدا امین است؛ او اجازه نخواهد داد بیش از حد توانایی خود آزموده شوید. به هنگام آزمایش او راه گریزی نیز به شما نشان خواهد داد تا تاب تحملش را داشته باشید.


اکنون باید او را ببخشید و تسلی دهید، و گرنه ممکن است فشار یأس و اندوه، او را از پای درآورد.


اکنون او را نزد شما می‌فرستم، چون دلش برای همهٔ شما تنگ شده است. خصوصاً غمگین شد از اینکه شنید شما از بیماری او آگاهی یافته‌اید.


دلم می‌خواهد هر چه زودتر او را نزد شما بفرستم، چون می‌دانم که از دیدنش واقعاً شاد خواهید شد؛ همین موضوع باعث خوشحالی من خواهد شد و از بار غمم خواهد کاست.


زیرا جانش را در راه خدمت به مسیح، به خطر انداخت تا به جای شما که از من دور هستید، به من خدمت کند.


Follow us:

Advertisements


Advertisements